دختر شیرینم هانا

دختر شیرین تر از عسلسلام قندک سال 95 هم مثل سالهای دیگه شروع شد و مثل هر سال ما تعطیلات را به دو قسمت تقسیم کردیم  امسال لحظه سال تحویل رو خونه خودمون جشن گرفتیم و بعدش یه سر به مزار باباجون زدیم و ناهار مهمون مامان جون شدیم عصر هم رفتیم دامغان و عید دیدنی و... امسال روز 4 ام عروسی دختر عموی بابایی دختر شیرینم هانا...

امروز برای تو مینویسم موجود کوچولوی دوست داشتنییعنی توام میشی مثل خواهرجونت یه بچه ای که مامان و بابا عاشقشن خیلی دیر نوشتم چون تا الان که دیگه يك ماه و نيم به اومدنت گذشته خیلی روزهای سختی بود مامان کلا اوضاع خوبی نداشت از ویار گرفته تا فشار پایین و سرم و خلاصه تا الان که کمر درد و استراحت پزشکی  خ دختر شیرینم هانا...